* مردی بادیه نشین خدمت رسول خدا (ص) رسید و از آن بزرگوار پندی مهم طلب کرد . حضرت محمد (ص) به او فرمود : « خشم مگیر » ؛ و بیش از آن چیزی نفرمود !
آن مرد به قبیله خود بازگشت و مشاهده کرد که اتفاقا در نبود او حادثه مهمی پیش آمده و قبیله همسایه ، دستبردی به طایفه اش زده و جوانان قبیله وی نیز مقابله به مثل کرده و هر دو گروه آماده جنگ شده اند . سلاحش را برداشت و هنگامی که خواست به قومش ملحق شود ، یا پند مهم رسول الله (ص) افتاد .
جلوی خشم خود را گرفت و نزد زعمای قبیله همسایه رفت و گفت : چرا خشم ؟ چرا جنگ و دعوا ؟ اگر غرامتی برای نادانی جوانانمان باید بپردازیم ، من از مال خود می پردازم .
قوم مقابل نیز هنگامی که این منطق و استدلال را از او دیدند ، مردانگی شان تحریک شده و از اصل ادعای خود صرف نظر کردند و جنگ خاتمه یافت و صفوف جنگی به میان قبایل خود برگشتند .
* مهمترین نیاز جامعه امروز ما و در نزاع های قبیله ای موجود ، توجه به همین پند رسول خدا (ص) و اجتناب از ستیزه جویی ، لجبازی و تداوم دعواهایی است که جامعه را به سمت جایگاه های خطرناکی می کشاند .