عصومین (ع) الگوهای همیشگی زندگی تمامی انسانها در تمام طول تاریخ بوده و هستند به طور مثال میتوان از این افراد به حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) اشاره کرد؛ در ایام دهه اول فاطمیه به مناسبت ایام حزن اهل بیت (ع) به برخی از آموزهها و درسهایی از زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) خواهیم پرداخت.
یکی از آداب و رسوم زمان پیشین این بود که یکدیگر را به اسم کوچک صدا میکردند اما این نوع خطاب نسبت به بعضی از افراد خلاف ادب بود، مخصوصا حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) که از مقام والا و احترام خاصی برخوردار بودند، بنابراین خداوند متعال در این رابطه آیهای نازل کرد که بر اساس آن مسلمانان موظف و مکلف شدند آن حضرت را رسولالله (صلی الله علیه و آله) خطاب کنند.
در این میان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) هم میخواستند تا به این مهم عمل کنند، اما رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) از ایشان خواستند که به آن حضرت، «پدر» بگویند، از امام صادق (ع) روایت شده است که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمودهاند: وقتی که آیهی «لَا تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعَاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضًا» سوره نور آیه 63 به این معنی که پیغمبر (صلی الله علیه و آله) را مثل یکدیگر صدا نزنید، نازل شد، من هم ترسیدم از اینکه به آن حضرت "ای پدر" بگویم. بنابراین آن حضرت را «یا رسولالله» میگفتم.
البته در این زمینه حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) خطاب به دختر گرامیشان فرمودند: "ای فاطمه (سلام الله علیها) این آیه دربارهی تو و خانوادهات و نسلت نازل نشده، تو از من هستی و من از تو هستم، بلکه دربارهی جفاکاران و درشتخویان از قریش و گردنکشان و اهل کبر و غرور نازل شد، شما "ای پدر" بگو که قلبم را زنده میکند و خدا را خشنود میکند".
حضرت زهرا (سلام الله علیها) شبیهترین فرد به پیامبر(صلی الله علیه و آله)
از عایشه نقل شده است که " کسی را شبیهتر از فاطمه (سلام الله علیها) به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از نظر رفتار و روش فردی در قیام و قعود ندیدم. هنگامی که فاطمه (سلام الله علیها) بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) وارد میشد، پیامبر (صلی الله علیه و آله) پیش پای او قیام میکرد و او را میبوسید و در جای خود مینشاند و متقابلا هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر فاطمه (سلام الله علیها) وارد میشد، فاطمه (سلام الله علیها) پیش پای پدر قیام کرده او را میبوسید و در جای خود مینشاند. چون پیامبر (صلی الله علیه و آله) مریض شد، فاطمه (سلام الله علیها) وارد شد و خودش را به روی پدر افکند و او را بوسید، بعد سرش را بلند کرد و گریه کرد، دوباره خودش را به روی پدر افکند، بعد سرش را بلند کرد و خندید.
گفتم: گمان میکردم که او (فاطمه) (سلام الله علیها) داناترین زنان ما است، در حالی که او هم زنی از زنهاست.
چون پیامبر (صلی الله علیه و آله) وفات یافت به او گفتم: هنگامی که خودت را به روی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) افکندی، سپس سرت را بلند کردی و خندیدی چه شد؟ چرا خندیدی؟! حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: من در آن هنگام مانند کسی بودم که هستیاش را از دست داده است. پیامبر (صلی الله علیه و آله) به من خبر داد نزدیکترین کسی که به او ملحق میشود من هستم، پس در این هنگام خندیدم".
منبع: دانستنیهای فاطمی/ مولف: علی غزالیاصفهانی نشر: قم: عطر عترت?، 1388.
ایسنا